دیروز رفته بودیم خرید
دعوا شده بود مثلا از نوع ناموسیش
یه پسر نوجوان به زن یارو متلک انداخته بود زنه هم پاساژ گذاشته بود رو سرش جیغ و جیغ میکردا یه چیز میگم یه چیز میشنویدولی شوهره ساکت فقط نگاه میکرد!!!!
حالا شوهرشم از این هیکل گنده ها اون وسط یه دفعه زن برگشت رو به شوهرش گفت:تونمی خوای چیزی بگی؟
مرده برگشت گفت:نه عزیزم میترسم حرف بزنم دعوا بشه بزنه دماغم بشکنه تازه برای بار دوم عمل کردم خوش فرم شده!!!!!!!!!!
ملت نمیدونستن بخندن یا گریه کنن
اصلا آتشفشان غیرت همینجور غیرت فوران می کرد
کاش به خودمون بیایم شرمنده دیگه بخش خاطرات دردناک نداشتیم اون تو بذارم
ملت تو پاساژ@_@@_@ @_@ @_@
زنهo_O o_O o_O
مرده:-!
قویترین مرد جهان:-( :-(