*** خواندن ، دیدن ، وحتی رد شدن از کنار این خاطره برای بیماران قلبی و سکته ای ها، بچه مدرسه ای ها، اونا که روحیه شون لطیفه و شب ادراران عزیز ممنوع میباشه *** (( خلاصه 18+ ))
چند روز پیشا همراه خواهرم رفتیم برا خواهر زادم (دایی قربون گودزیلا بررررره)
لباس بخریم تو فروشگاه کودک
وقتی پامو گذاشتم تو فروشگاه تازه فهمیدم چه غلطی کردم !!!
آخه چقد گودزیلا میتونن دور هم جمع باشن و پدر همه رو در بیارن
البته شانس آوردم زود زدم بیرون چیزیم نشد، فقط یه دستم از آرنج دیگه تا نمیشه
هنوزم شبا سایه گودزیلا رو اتاقم میبینم
گودزیلا: (0__0)
من: &__&
فروشگاه کودک: ------ چرا؟ آخه دیگه موجود نیست