سواره خط واحد شده بودیم دختره سره پا وسط ایستاده بود چند تا هم پسر،دختره دستشو انداخت دستگیره پنجره که باز کنه نتونست همه پسرا در حالی که دختره داره زور میزنه باز کنه:هااااااا هاااااااا علییییی هاااااااا زور بزن هااااا،لامصب ول کن هم نبود عجب زوری میزد انگار داشت تشویق میشد
:):)