عاغا ما یه مدت بود عادت داشتیم هرکی با تلفن حرف میزد یا توی تلویزیون کسی حرف میزد جوابشو میدادم
یه بار با بابام بحثمون شده بود و من به کلی مخالف نظر بابا بودم که بابام گفت نظر من همینه که هست در همین لحظه توی تلویزیون یارو گفت حاجی مثل خر توی گل گیر کردم
منم طبق عادت همیشگیم جوابشو دادم و گفتم بسکه خری
بابام هم فکر کرد که با اونم
هیچی دیگه خواستم بگم برید پادرمیونی کنید به بابام بگید جنازم رو از سرد خونه تحویل بگیره یخ زدم