ضایع شدم بدجووور ..
رفته بودم سرویس بهداشتی عمومی ، هیشکی داخل نبود . بعد از شستن دست و صورتم ، اومدم دهنم رو یه آبی بزنم ، با دست آب ریختم تو دهنم . همین که اومدم آب رو از دهنم بریزم بیرون ، یهو یه نفر اومد داخل ...
منم خجالتی ...
منصرف شدم و با دهان پر از آب اومدم برم بیرون ...
نزدیک درب رسیده بودم که یهو یارو بهم گفت : اذان رو گفتن ..؟
منم یهو هنگ کردم ..!
بعد از مدتی تامل آب رو از دهنم ریخم جلوی درب و گفتم :
آررره ... نمـــــینی هوا چقد تاریکه ..!
هیچی دیگه یارو همونجا دو رکعت نماز آیاتم نیت کرد بخونه ...