یعنی کوچیک ترین سوتی من این بود که سوار تاکسی بودم میخواستم برم خونه من جلو نسشته بودم سه تا آقا هم عقب توی تاکسی سکوت کامل بود(نه رادیو روشن بود و نه کسی حرف میزد)خلاصه به مقصدم نزدیک شده بودم،اومدم بگم پیاده میشم بلند گفتم ((سلام آقا)) دیگه بقیشو نمیگم که راننده داشت فرمون و میجوید و مسافرا هم مشغول جوییدن صندلی ها بودن!!