یه ناظم داشتیم خیلی گنداخلاق و اخمو بود(البته فقط واسه ماهااا)یه دفعه یه شیطنت بدی کردم می خواست ازم ده نمره کم کنه یه روز تو سالن دیدمش حالا هی من التماس و دیگه سعی میکنیم تکرار نشه (الکییییییی ;D)و.. هی از اون انکار یهو خییلی جدی برگشت بهم گفت:توبه گرگ مرگه!همین موقع دوستم که تصادفیده بود واینا از در سالن اومد تو اینم گفت وا این دیگه کیه؟!منم که بهمک برخورده بود مثل خودش خیلی جدی گفتم:
این مریم بوده چلوندن
دست و پاشو شکوندن
یکم گچ بهش مالوندن
لباساشو پوشوندن
فرستادنش مدرسه..
یه دفه کل مدرسه از صدا خنده این شوت شد هواحالاقیافه منˋˍˊ
سایر دبیران ̵_̵
بچه ها ⁰_˚ ˚O˚ ˊ‗˚
هیچی دیگه کلا همه هنگ بودیم بعدم نفهمیدم چی شد ده نمره رو کم نکرد;d