با رفیقم رفتیم خرید...
داشت کت و شلوارای مردونه رو نیگا میکرد بعد رو کت های این مانکنارم دست می کشید می گفت هعییییییییییی کاش پسر بودیم ببین چه خوشتیپ میشدیم با اینا...
بعد یقه کت یه مانکنه رو گرفت بمن گفت ببین اینو...
نگاه کردم میگم ایول خیلی خوشگله...
بعد هر رو همزمان سرها رو بالا اوردیم دیدیم بعععععععععععععله...
یارو مانکنه فروشنده است که با چشمانی گرد و غضبناک داره ما رو نیگا میکنه...
الفرارررررررررررررر به سوی افق...