یه بابای باحالی دارم.با ماشین داشت جایی میرفت که پلیس گیر میده بهش که چرا کمربند نبستی؟بابامم کمربند شلوارشو نشون میده میگه ایناهاش بستم!و همه یهو میزنن زیر خنده!مدیونی اگه فک کنی پلیسم خندیده و گذاشته بابام بره!!
بعدش بابام اومده بود خونه هی با خودش میگفت:پلیسه فک کرده من شاسگولم گذاشت برم!!