آغا یه روز امتحان مستمر ادبیات داشتیم منم که شیطون کلاس بودم بچه ها هی داشتن میحرفیدن منم یهو یاد آهنگ آرمین افتادم یعو بلند به دوستم گفتم هیس هیچی نگو فقط ببر صداتو آغا معلم همچین برگش ورقمو کشید که ده متر از جام پریدم یعنی انقد محکم آستین مانتو شو کشیدم که جر خورد هیچی دیگه در حال خوندن آهنگ صدامو داری تو شفق محو شدم ولی نمیدونم چرا 20 شدم ♥♡♥♡