سلام ، آقا گوشی جی ال ایکسم از جیبم بیرون نیاد اگه دروغ بگم ، هفته پیش نزدیکای سحر بود که داشتم خواب ازدواج و عروسی کردنم رو میدیدم که بابام اومد منو برای نماز بیدار کنه ، چند تا لگد زد و رفت من فقط چشمامو باز کردم باز دوباره خوابیدم که ادامه ی خوابم رو داشتم میدیدم (اونجا ، جای قسمت زنانه بود) که یکدفه ای احساس کردم یکی داره لگدم میزنه از خواب پاشدم ، پاشدم دیدم بابامه با تعجب به بابام گفتم : تو قسمت زنانه چی کار میکنی؟
قیافه منD:
قیافه بابام:( ؟
سازمان حمایت از خواب پریشان:)))))))
{خاطره از دوست عزیزم حمیدرضا نصرتی}.