تعمير كار اومده اسانسورمون رو درست كنه منم دم در وايساده بودم بالا سرش. واحد روبروييمون دستشوييش چسبيده به در وروديشون. يهو صداي بچشون كه 4-5 سالشه اومد كه مامان بدوبيا بدوبيا ببين زغال اخته پي پي كردم صداي مامانش اومد كه ميگفت يعني چي؟ بچهه گفت بيا ببين پيپيم قرمزه مامانش داد زد گندت بزنن خودتو بشور بيا بيرون به خوطر لبو هايي هست كه ديشب كوفت كردي بچهه هم گفت مامان خودت بيا ببين تازه هسته هم داره :o مامانش داد زد مرده شورت روببرن هسته هاش مال آلوچه هايي هست كه ديشب با هسته قورت دادي بچهه: مامان من خيلي دلم زغال اخته كشيده ميتونم يكم مزش كنم :0 ديگه بعدش يكم صداهاي ناجور اومد بعدشم صداي گريه بچهه :D