به مامانم میگم : مامان اگه یه روز که داری از بیرون میای خونه جلوی در یه خانومه رو ببینی که داره زنگ خونمون رو میزنه ،بعد ازش بپرسی چه کارداری، برگرده بگه من آیشواریام ، بازیگر هندی ، از هند اومدم زن پسر شما بشم ... تو چه کار میکنی ؟
مامانم میگه : موهاش رو میپیچونم دور دستام ، سرشو میکوبونم تو دیوار ...
!!!!!!!!!!!! بله ، واقعا خسته نباشی مامان .. یه موقع زحمتت نشه . دستات آسیب نبینه .. حس انسان دوستی و مهمون نوازیت کجا رفته ؟ همین کارارو کردی موندم رو دستت .. هنوز مجردم