خر ترین لحظه زندگی من وقتی بود که یه سینی چایی رو وارونه کردم روی خودم(مدیونی اگه فک کنی سرویس زنداییم رو ناقص کردم!)بعد شوهر خالم در حالی که از خنده سرخ شده بود بهم چای تعارف کرد!
به همین پایه میز قسم هنوز دارم خجالت میکشم!مخصوصا اون قسمتی که گفت رها جان،هرچی رو بریزی چای روباید یاد بگیری!
یعنی له لهما!