همه آروم نشسته بودیم جلو تلویزیون داشیم سریال تماشا میکردیم که یهو مامان جان مثه برق از جاش پرید و شروع کرد به جیغ کشیدن
وای شیر سر رفت
وای گاز به گند کشیده شد
وای یه کار به کارام اضافه شد و این حرفا
حالا رفته سر گاز میگه پس شیر کوووووووووو؟
من که شیر نذاشتم سر گاز!!!!!
ما که اصلا شیر نداشتیم!!!!
مادر من خب چرا یهو توهم میزنی!
ما هم روزه مون رو با جویدن مبل، تلویزیون و..... افطار کردیم
این قیافه خانواده در اون لحظه:))))))))))))))
این قیافه مادر گرام اون موقع0-0