دیشب تولدبابام بودبراش کیک گرفتیم که بعدافطارسورپریزش کنیم.
کیک وگذاشتم تویخچال خواستم هولش بدم عقب که بقیه وسایل جاشه یهو چهارتا انگشتم فرو رفت وسط کیک...!
دیدم انگشتام خامه ایه اشکم دراومد...
می دونی چرا...
چون روزه بودم نمی تونستم خامه های رو انگشتمو بخورم ومجبورشدم انگشتمو بشورم...
خدایی وجدانا انصافا اشکای پاک من ارزش لایک نداره...!!!!