اعتراف میکنم نمیدونستم ک هضم غذا هم پر سرو صداست ! :|
سه شنبه ها صبح دانشگاه دارم بعدازظهر هم باید برم سر کار
صبحانه رو ب طرز وحشتناکی تند خوردم . . .
تو دانشگاه خبری نبود اما همین ک سوار تاکسی شدم برم سر کار . . .
شکمم شروع کرد . . . :l
هر غرش ۵-۶ ثانیه ادامه داشت :D صداهاشم عجیب غریب بود
دیدم سرنشینان تاکسی لباشونو گاز میگرند ک نخندند
یکی سریع گوشیشو درآورد اون یکی دستشو گذاشت رو پیشونیش :D
اما شکمم بی خیال نمیشد :| منم گفتم بابا بخندید بخدا دست من نیست
در یه لحظه ماشین از خنده منفجر شد =))
من از خجالت هزار رنگ شدم :l
بعد اونی ک پیشه راننده نشسته بود گفت اگه گشنته من شکلات دارم :| منم گفتم نه من سیرم :l این صداها واسه هضم غذا بود
خلاصه ک بدجور ضایع شدم و آبروم رفت :| :))