عاغا یه روز حال نداشتم برام باشگاه اصن حال دویدن اینا ندشتم خونه موندم یه دفعه استاد مون زنگ زده می گه :چرا نمیای باشگاه ؟
منم با صدایی خسته گفتم استاد حالم بده مریض شدم نمیتونم از سرجام پاشم
اونم گفت: باشه
منم از خدا خواسته تلفن قطع کردم پشت سرش دوستم زنگ زده می گه: میای بریم استخر ؟
منم با این که حال نداشتم ولی قبول کردم خلاصه ما که رفتیم استخر
.
.
.
نگو بچه های باشگاه واسه یه اردو تفریحی اومده بودند اونجا استاد که منو دید 3 جلسه منو محروم کرد
واقعا این شانس من دارم :|