عاقا یه روز با دوستم خابگاه بودم گرسنمون شده بود میخاستیم پیتزا سفارش بدیم ..........ک ای کاش مرده بودیم از گشنگی خخخخخخخ
پیتزا رو ک آوردن.رفتم حساب کنم گفتم چند شد آقا......میگه ده هزار و پونصد
من ده و پونصد از تو کیفم در آدوردم پونصدی رو بهش دادم گفتم بفرمایین ..خخخخخخخخ
پسره منو نیگاه کرد گفت دهو پونصد.....گفتم ممنون قابلی نداره خخخخ
باز گفت خانم تعارف نکردم ک شما ده تومنیو گرفتین دستتون دارین منو نیگاه میکنین خخخخخخخخخ
منم در حالت محو شدن در عمود پولو بهش دادم و با سرعت میگ میگ درو بستم خخخخخخ
دوستم ک پشت در داشت از خنده روده بر میشد ........
هعییییییییی...