چندوقته پيش يه روز صبح عموم خوشحال وخندون اومدخونه ما
گفت مژده بچه ها تو يكي از بانكها برام ماشين دراومده
مام همچين ذوق مرگ شديم
داداشم ازاون ور گفت:خب عموجان حالا چقدي تو حسابت بود؟
عموم برگشته ميگه:وااااااا مگه واسه جايزه بايد حسابم داشت؟؟؟؟
ديگه قيافه مارو خودتون تصوركنيد!!!!
(يكي ديگه بوددرست با اسم وفاميلي عموم )ولي خدايي خوش به بخت واقبالش.....