من یه روز از مدرسه اومدم دیدم گوشی مامانم تو ماهی تابه با روغن روی گازمونه.
هی به خودم میگفتم حتما زده به سرم.
بعد یه هو مامانم از خواب بیدار شد داد زد واااااای گوشیم سوختO_O
آخر متوجه شدم گوشی مامانم افتاده تو آب بعد مادر محترمم به خاطر اینکه گوشی به نظرش خشک بشه اومده تو ماهی تابه روغن ریخته بعد که داغ شده گوشیشو گزاشته تو ماهی تابه تا گوشی خشک بشه. بعد از خواب بیدار میشه میبینه بلعععع گوشی سوخت آب شد رفت.X_X
بعد من این خاطره رو تعریف کردنی میگه نه بابا روغن نریختم همینطوری گزاشتم تو ماهی تابه.+_+
از چنین مادری معجزه شده معجزهه شده منه نخبه به دنیا اومدم.U_U
الهی قربون مامانم برمممممممم :)
الهی که فلشت نیم سوز نشه الهی بی لایک کسی که دوسش داری از دنیا نری بزن لایکو^_^ ^_~