تانکر اسید کامران که هیچ با سر برم تو استخر اسید اگه دورغ بگم
تو اتاقم داشتم با gf حرف میزدم بهش گفتم برا تولدت چی بگیرم
که یهو گودزیلایه داداشم 5 سالشه پرید تو اتاقم سری قطع کردم مهدیه (گودزیلا) برگشته میگه چیه خیال کردی نفهمیدم داشتی با gfت حرف میزدی در ضمن برا تولدش کوفتم نگیر خاک تو سرت زنزلیل
من O_O
گوشیم :O
مهدیه :[]
هیچی دیگه الان دارم به دوران گودزیلاییه خودم میفکرم , واقعا من چقدر اون زمان احمقو خنگ ... بودم ( مدیونید اگه فک کنید الانم احمقم )