امشب نشسته بودم با آبجی کوتولم واسه مدممون شارژ بگیره
برای این که وارد حسابه کاربریمون بشیم باید رمز میزد
بعد این خواهر خل وضع به اصطلاح تحصیل کرده ما هیچ وقت نباید کم بیاره
یعنی اگه من الان بگم دوتا آدم کشتم اون میگه من 4 تا کشتم
بعد بهش میگم مهسا من رمزشو حفظم نمیخواد بری از روش ببینی
برگشته با عشوه به من میگه: نه که من بلد نیستممممممم
بعد رمزو زد
عرور داد
منم پففففففف ترکیدم
شرط کردم تو4جوک ببینتش