مامانم پرسنل باشگاه بانوان چندسال پیش میخواستم برم باشگاه داداش گودزیلام(دهه هشتادی) اون موقع 6سالش بود گیر داد ک منم میام.خلاصه رفتیم داداشی ی راست رفت تو سالن مادرگرام چشم چرخوند دنبالش ک یهو دید ی چیز کوچولو عین جوجه کلاغ داره رو تردمیل ب سرعت 7 - 8 بالا پایین میپره وای خدا از یطرف همه ترسیده بودن از طرف دیگه ازقیافه خنده دارش ریسه میرفتن...
مامانم::-/
گودزیلا:o_O
من::-D
بچه های باشگاه::-) :-) :-)