تـوی خـیـابـون داشـتـم راه مـیـرفـتـم, دو تـا دخـتـر دبـیـرسـتـانـی هـم پـشـت سـرم بـودن,
یـکـیـشـون داد زد : حـیـوووووون ...
مـن یـهـو بـرگـشـتـم پـشـت سـرم رو نـگـاه کـردم :|
دخـتـره بـم گـفـت : مـگـه تـو حـیـوونـی ؟؟؟ :))
گـفـتـم : نـه خـوشـگـلـم, خـواسـتـم بـیـنـم کـی داره بـابـاشـو صـدا مـیـزنـه !!! ^_^
دو تـاشـون ایـنـجـور شـدن :|
^_^