✿❤✿❤✿❤✿❤✿❤✿❤✿✘✿(O L O)✿✘✿❤✿❤✿❤✿❤✿❤✿❤✿
آخر شب داشتم با داییم میرفتم خونشون که یهو دیدم یه آقایی گوشه خیابون پتو پیچیده دور خودشو خوابیده
داییم یه نگا بهش کرد و گفت آخـــــی گنا داره بنده خدا برم کمکش کنم
هیچی دیگه رفته بود بهش گفته بود حاجی چرا اینجا خوابیدی؟
پاشو پاشو بیا بریم تو کوچه ما بخواب :|