عاغا یه چند وقته خیلی فکرم درگیره
دیشب اومدم قوری را بذارم روی کتری
وقتی به خودم اومدم دیدم قندون را انداختم کف کتری
هیچی دیگه صداشو در نیاوردم همون جوری گذاشتمش تو کابینت(قنداش خیس شده بود)
امروز هم به کارم اعتراف کردم و الانم دارم با انگشتای پاهام اینو تایپ می کنم^_____^