خاطرات خنده دار نویسنده : طنز پرداز تاریخ : جمعه 16 بهمن 1394 نظرات 0 رفتم خونه دیدم مامان داره سیب زمینی سرخ می کنه(بله ادبیاتم خیلی خوبه!!)اومدم ناخونک بزنم بعد بایه خشم عجیبی میگه:برو اونور وگرنه این روغن روصورتت میریزم !! یعنی به جای من جلبک پرورش میداد اینجوری باهاش رفتار نمی کرد..... لینک ثابت