با آبجيم تو يه مغازه بوديم؛(اين آبجيم دندوناشو ارتودنسي كرده)؛يهو سيمش رفت تو لپش؛بادستش لپ خودشو كشيدتا سيمه درآد!يه دفه ديد فروشنده باچشاي اينجوري o o داره نگاش ميكنه!خخخخخخ
طفلك فروشندهه فكركرد؛آبجيم چقدخودشو دوس داره!!
آبجي خودشيفته س ماداريم!