عاقا ما یه دوستی داریم کلا بدشانسه
موقعی که میخواست ازدواج کنه خودش که ماشین نداشت فامیلای عروس هم ماشین کم داشتن زنگ میزنه چند تا ماشین از آژانس بیاد تا عروس و خانواده عروس رو ببرن محضر برا عقد
خلاصه حاج آقا صیغه عقد رو جاری میکنه و به سلامتی شوت و جیغ و دست و رقص و ...... و ملت مبرن سوار ماشیناشون میشن تا قر تو کمرشون نمونده برسن خونه عروس و از میخ به پیچ تغییر وضعیت بدن
خلاصه بنابر آمار موثق بعد یک ساعتی از جشن تو خونه عروس گذشته تازه متوجه میشن آقا داماد نیستش
حالا کارگروه جستجو تشکیل دادن که داماد کجاست فهمیدن داماد تو محضر جا مونده ، موبایلش دست خواهرشه و پول هم تو جیبش نبوده نفله !!!!!!
اکیپی که رفته بودن بیارنش وسطای راه دیدنش داره پیاده گز میکنه برمیگرده !!!!