اقا ما تو دبیرستان که بودیم یه خانم ناظمی داشتیم که تو تصادف چشماش چپ شده بود.هر وقت من تو مدرسه میرفتم پیشش صدتا ادرس باید میدادم تا منو یادش بیاد و هی میگفت بیا نزدیکتر من نمیبینمت.الان درسم تموم شده بعد 5 سال منو تو خیابون میبینه از سه فرسخی نیشش باز میشه. الان همش به این فکر میکنم این داشت ما رو اسکول میکرد یعنی ؟؟؟؟؟؟؟؟