وای اون روز خونه تنها بودم شبم بود همه جام تاریک کرده بودم فقط نور تلویزیون بود...بعد منو توهم زد که الان که من دستمو تکیه دادم به مبل نکنه یکی رو مبل باشه و با دستای پشمالوی گرگی زمخت مردونش دستمو بگیره بعد کلا تو فاز ترس بودم یهویی مامانم زنگ زده میگه برو گازو خاموش کن منم رفتم دیدم خاموشه!میگم مامان خاموشه میگه نه بابا روشنه...
شما فکر میکنید من توهم زدم یا واقعا موجود پشمالو داره خونه ما؟
لایک=داره
لایک=توهمی...