*+*//■■^__^cloner*+*//■■^__^
داشتم میرفتم مدرسه یه سوناتا گرد و خاکی دیدم که یه گوشه ای پارک کرد از این پسر خانومیا از توش پیاده شد به همین قیماق شیر قسم گودزیلای 8 ساله پشت ماشینه یه قلب کشید که وسطش تیر خورده رو شیشه ی جلوشم شمارشو نوش(اونم شماره ی خونه)^_^
بعد من قفل کرده بودم همونجا واستادم گودزیلاهه میگه چیه میخوای شماره ی تو رو هم بنویسم از اون دافاسo_O
اونوخ من وختی ماشین این مدلی میدیدم مینوشتم" دیشب خواب کارواش دیدم "^_^
ته خلاقیتمم این بود "لطفن مرا بشویید" !_!