عاغا ما داشتیم برا کنکور میخوندیم و همه اهل منزل رو هم برا به وجود اوردن یه محیط سایلنت پر داده بودیم که تلفن زنگ خورد یه خانومه به عنوان یه بازاریاب شروع به توضیح مزایای محصولش کرد و منم همزمان شروع کردم به خوندن بعد 15 دقیقه اخر سر پرسید بفرستم گفتم نه عصبانی گف چرا همون بار اول نگفتی گفتم ترسیدم بیام میون کلامت خط رو گم کنی دوباره از اول بخونی......خخخخخخخخ