ساعت 7ونيم صبح:
بابام:بابايي پس ظهرشد ساعت چند ميخواي بيدارشي؟
من:باباجون من بزاربخوابم هنوز شبه...
بابام:اااا دخترپاشو صبحونه روآماده كن....
مجبورم ديگه...پاشدم،كتري رو روگاز گذاشتم برگشتم خوابيدم....
ساعت 8و ربع:
بابام: دختر تو برگشتي خوابيدي؟پس چاييت كو؟؟؟؟؟
من:ياخدا كتري سوخت...خاك توسرم.....چش بسته پريدم آشپزخونه...
.
.
وبعععععععله كدبانو اصلا اجاق گاز رو روشن نكرده بودم كه كتري بسوزه..........