داشتم نخود های خیس خورده رو واسه فلافل چرخ میکردم که دیدم مامانم بدو بدو اومد بالا سرم داد زد:هُشَشَشَششَششَشَشَ :l
من:l چی شده مگه؟
اومد ظرف نخود رو ازم گرف برد خالی کرد تو سینک:o
من: چی کار میکنی؟
مامان:بیا ببین:l
دیدم بعله اخرش گل و سنگ و ی دونه کرم بود:l
در حال شستنش میگه:اگه تو جای من بودی تا حالا تمام اعضای خانواده ایدز گرفته بودن مرده بودن:l
خودمونیم راستشم میگف=))=))=))