آقا من دیروز داشتم جکای این برادر میلادو رو میخوندم که رسیدیم به اون خاطرش که میگه دختره با جنسیس جلو پاش ترمز زده و گفته میخوام برم نیاوران اونم در جواب گفته کاره خوبی میکنید جای خوبیه برید به سلامت ، و دختره میخنده.
آقا امروز تو خیابود راه میرفتم یارو با سیبیلای چخماقی با پراید جلوم ترمز کرد گفت میخوام برم احمد آباد از کدوم طرف برم ، منم یاده جکه میلاد افتادم بهش گفتم خیلی کاره خوبی میکنید ، خیلی جای قشنگیه ، برید به امیده خدا .
یارو @_@
من :)
یارو ( با یک حالت عصبانی ) : چرا دری وری میگی مردک ، یک آدرس ازت پرسیدم ، یاد نداری بگو یاد ندارم ،
من : یاد دارم اما به تو نمیگم
یارو : نه تو انگار تنت میخاره
هیچی دیگه دیدیم اوضاع خیته با سرعته دویست مایل بر ساعت دویدیم ، فکر کنم یه ده کیلویی کم کرده باشم .