یه روزی امتحـان جغـرافی داشتیم
منم از جغرافی به حد مرگ بیزارررررر
اتفاقا دوست صمیمیم عاشق جغراقی بود و پشت سرم نشسته بود
بهش گفتم اسمتو رو برگت ننویس که اگه
من یه جا سوالو گیر افتادم برگه هامون رو جابجا کنیم
حفظ کنمو بنویسم از روت. گفت باشه
خلاصه 20 دقیقیه به آخر امتحان برگارو جابجا کردیم
منم اسممو رو برگه دوستم نوشتم پاشدم برگه رو دادم=))
اون هم برگه سفید من درکمال ناباوری دستش بود
شروع کرد تند تند از اول نوشت :))
و این چنین بود که من برای اولین بار جغرافی 20 شدم!
مدیونید اگه فک کنید بعدش بدنم در اثر ضربات کتک سیاه و کبود شد :)