$$$$$$$$$
امروز امتحان داشتیم منم آخر سالن نشسته بودم سوالایی ک بلد بودمو نوشتم ی چن تارم منتطر بودم فرصتش بشه از دوستان بگیرم(!)(در واقع داشتم مگس میپروندمو ب بچه ها تیکه مینداختم) بعد یکی از بچه ها نیومده بود نمیذاشتن کسی برگشو بده این همکلاسیه ماهم تموم کرده بود هی ببخشیدا زر میزد دم ب دیقه میگفت خانوم میشه برگمونو بدیم؟ منم برگشتم بهش گفتم:
فلانی ی بار زود تموم کردیا بیشین سر جات دیگه بابا
اون0ـ0
اقا این ی کفش پاشنه دارم پوشیده بود هی راه میرفت ترق تروق ورو مخمون اسکی میرف منم برگشتم خیلی شیک بهش گفتم:
حالا مجبوری پاشنه کفشدار بپوشی؟(قابل توجه دوستان منظورم کفشه پاشنه داربوداااا)
هیچی همه برگه هاشونو گاز زدن منم بعد از کلی خندیدن برگمو دادم متلاشی شدم
$$$$$$$$$