قرار بود شام برم خونه مخاطب خاصم ، گفت آبجیتم بیار دلم براش تنگ شده ..
ما هم که حرف گوش کن..
با نیایش گودزیلا (ابجیم) پشت در خونشون وایسادیم آیفون خونه اینام خراب بود .
مجبور بودن خودشون بیان در و باز کنن
بعد نیایش آبجی گودزیلام در زد ...
مخاطبم اومد پشت در به خاطر این ک میدونس من و نیایشیم با لحنه بچه گونه گفت : کیـه کیه در میـزنه ؟؟
نیایشم با جدیت گفت : منم منـــم شهــــراد (من) خــــــــره .!!
من :|
مخاطبم :))
خود اشغالش ^_^