یـه شـیریـن عقـلیم دیـشب تعــریـف میـکرد:
چنــد روزه یبــوست گرفتـم (گلاب کاشون تو سر و روتون) وقتـی میـرم دستـشویی اول قربـون صـدقـه پـی پـی هــام میـرم که فداتـون بشـم بیـایـن بیـرون،
بعــد قسمـشون میــدم که جـــــــــون مـن بیایـن بیــرون،
می بیـنم فایـده نـداره واسـشون شعــر گفتـم میخونم،
در آخـرم سعـی میکنم گولـشـون بـزنـم هـی بلنــد بلنـد میـگم وااااااااای ایــن بیـــرون چقــدر خـوبـه ،اینـجـــــــا چـــقدر قشـــــــــنگه بیاین ببینیــن،
خدایا این شادیارو از ما نگیر همه مریضارو هم شفا بده
آمیـــــــــــــــــن