آقا ديشب با چند نفر از دوستان رفتيم خونه دوستم كه شب و اونجا بمونيم حالا ساعتاي يك بود كه خوابم نميبرد،آقا رفتم بقيه رو بيدار كردم نقشه كشيديم كه دوستمون روكه خوابش سنگين بود رو ببريم توي كوچه بزاريم،آقا اين دوستمون رو برديم تو جدول كوچه گزاشتيم و برگشتيم،ساعت 3 بود كه ديديم يكي داره در ميزنه و فحش ميده مام تا صبح دروباز نكرديم . خخخخخ