داشتن رفیق خوب از یه طرف نعمت از یه طرف بدبختی!!!
ما معمولا باشگاه ورزش مدرسه رو میپیچونیم میریم کافه صبحونه میخوریمو یه قلیون میزنیم
این آخرین بار که رفتیم رفیقم کرمش گرفته بود هعی اذیتم میکرد وقتی داشتم قلیون میکشیدم
هی مشتک مینداخت داخل زر ورقم!!!بعد ده دقیقه گفتم هرکاری میخوای بکن دیگه بریم رفیقمم نامردی نکرد دوتا مشتک انداخت تو زر ورق کل کلبه رو بو گرفت بعدش یه لیوان آب خالی کرد داخل قلیون هرچی توتون بود رنگش عوض شد ریخته شد داخل آب اصلی من فقط داشتم نگاه میکردم
بعد اینکه پولو حساب کردم دیدم طرف رفت قلیونو اینارو برداره فقط با رفیقام فرار کردم فکر کنم دیگه رامون ندن هههههههههه