عاقا گودزیلای من (سه سال و نیمشه) دیروز برا آکواریومش (چی فکر کردین یه آکواریوم کوچولو شخصی داره) چند تا ماهی گرفتم
به مامانش میگه : مامانی دست به آکواریوم من نزن ماهیامو میمیرونی
حالا چند ساعت به تفکر عمیق پرداختیم (مدیونین اگه فکر کنین تو دستشویی بوده باشه) فهمیدیم میخواسته بگه مامانی دست به آکواریوم من نزن ماهیامو میکشی
نمیدونم خدا اون روزو نیاره صد وبیست سال دیگه من افتادم مردم تو اون دنیا چطوری با فردوسی روبرو بشم