عاقا ما رفته بودیم خونه پدر خانمم و هر چی زنگ و در زدیم درو باز نکردن
در نتیجه زنگ زدیم مادر خانم گفتیم اومدیم در خونتون
اونم گفت دو سه دقیقه دیگه میام همونجا وایسین
اومدیم یه کم سر به سر عیال بزاریم نشستیم جلو در حیاط و لنگامونم دراز کردیم و یه آخیش پدر مادردار هم تلاوت نمودیم
حالا هی این بیچاره میگه پاشو زشته الان داداشم میاد ، پاشو الان بابام میاد ، پاشو جلو مردم زشته ، پاشو لباسات خاکی شد و ......
منم با خیال راحت لم داده بودم و بیخیال دنیا
یه نظر به سمت افق انداختم دیدم یه پژو پارس نوک مدادی داره میاد
بازم بی محلی کردم
ماشینه از جلومون اومد رد بشه راننده شیشه رو داد پایین گفت بد نگذره چایی بدم خدمتتون
خلاصه نگاش کردم برق سه فازم پرید ، بله دوستان رئیس ادارمون بود
نتیجه اخلاقی : از کرم ریختن در مکانهای عمومی و معابر خودداری کنید