*+*//■■^__^cloner*+*//■■^__^
عاقا امروز این دوست نخبم خیلی ناراحت بود اصن اخماش باز نمیشد، حالا ما هر چی دلقک بازی درمیاریم انگار نه انگار حالا دیالوگای منو و اونو داشته باشین:
من:امروز چه مرگته تو؟؟؟ - هیچی مشکلی نیس- پس چرا ناراحتی ؟؟ - نمیشه بگم ینی نمیتونم بگم !!- باشه اگه دوس نداری نگو . - ینی واقعا تو نمیخوای مشکل دوستتو بدونی؟؟- وا خودت گفتی نمیتونم بگم- حالا من یه چیزی گفتم - باشه بابا چه مرگته؟؟-نمیخندی بهم ؟؟-قول نمیدم ولی سعی میکنم که نخندم - سئوالم فنیه مربوط به کامپیوتر گر چه فک نمیکنم تو اینقد از کامپیوتر حالیت شه - میگی یا برم ؟؟- دیروز داشتم با کامپیوتر یه چیزی مینوشتم با یه مشکلی بر خوردم مینوشتم با یه مشکلی برخورد کردم ، چه شکلی فاصله میذارن تمام دکمه ها رو هم تست کردم ولی نشد^_^
هیچی دیگه تموم نیمکتای مدرسه رو گاز زدیم بعد آخرش بهش میگم: همون درازه توی ردیف پایینی .میگه: میدونستم ولی ترسیدم اگه بزنم کامپیترمون ویروسی شه!!^_^
ینی پلانکتون از این بیشتر میفهمه ، نمیدونم توی کلاسای ICDLکه میرفته دقیقا چه غلطی میکرده توقعم داره بهش نخندم آخه این چه سئوالیه خواهر من؟؟؟