تو خونه دانشجویی مون یه بار از خواب بیدار شدم دیدم خورشید اولیه که او مده بالا ساعتو نگاه کردم دیدم 6:58 دقیقه است .
باسرعت بلند شدم لباس پوشدم کیفمو برداشتم باسرعت رفتم بیرون تو خیابون می دویدم تا از سرویس جا نمونم تازه وقتی دیدم سوپر محل داره چراغ بیرون رو روشن میکنه فهمیدم عصره رفتم خونه و خودمو به ادامه خوابم دعوت کردم