•••°•••°•••°حـــــامـــــد 72 یا (| ê |/|/ @ # •••°•••°•••°
کیلیپس دختر همسایمون تو عَسن و عَشَرم اگه دروغ بگم o_0
سر کلاس فارسی عمومی بودم بعد استاد داشت راجع به عشق خسرو وشیرین میحرفید @@
بعد دختره برگشت گف: آخــی ی ی ی !! @_@ چه عشق پاکی ^_^ حالا استاد به هم میرسن یا نه ؟؟ 0_0
استاد هم نه گذشات نه برداشت برگشت گف: تو مسائل شخصی و زندگی افراد دخالت نکنید لدفا ( ینی خعلی شیک و دوستداشتنی ب دختره گفت به تو هوووچ ربطی نداره -_0 )
.....و همانا کلاس از چرخه طبیعی خارج شد و بچه ها شروع کردن Break Dance زدن @@ اصن یه وضی بودااااااا ^_^
دختره در حال محو شدن تو افق : @_@
من در حال دنده عقب زدن مایکل جکسون : ^__^
داداش کامران که دلم واسش تنگیده در حال هیلیکوپتری زدن: 0_0
بقیه بچه های کلاس در حال break dance زدن: O_o
استادم داشت ماژیک رو میکرد تو حلقش تا خندش بند بیاد: U_U
به همین پایه میز عسلیمون قسم راست بودددد V__v