کیلیپس دختر همسایه داداش حامد تو حلق داداش خودم اگه دروغ بگم
تو اتوبوس سرویس دانشگاه مون بودم داشتم برمیگشتم خونه بعد ی پسره داشت با گوشیش حرف میزد و میگفت: آره مامان اون دختره اصلا خوب نیست....آخه با یه نگاه ک نمیشه آدم همسر آینده شو انتخاب کنه.....حالا من فردا میرم شرکت خبرشو بهت میدم.....نه با ماشین نیومدم ماشین تو پارکینگ خونه ست....حالا بزار برم خونه پول بردارم.....خونه شما نه خونه خودم..........
همینجوری داشت حرف میزد 2تادختره هم پشت این پسره نشسته بودن و داشتن ب صحبت های این پسره گوش میدادن از قضا(قذا-غزا-غذا-قزا) این 2تا دختر هم مجرد بودن و دیدن این پسره هم شرکت داره هم خونه داره هم ماشین داره رفتن روی صحبت و باهاش باز کردن
و شروع کردن مخ پسره رو زدن من که کرج پیاده شدم اونا کاملا با هم رفیق شده بودن
حالا بین 2تا دختره گیس و گیس کشی شده بود واسه پسره
اصن کمبود شوهر مصیبتی شده بخداااااااااا
بقول داداش کامران اینا نمیترسن از روز رستاخیز