زنگ زدم به بابامو
سريع گفتم، من كاظم، پول لازم!
و فورا تلفن رو قط كردم كه بابام بهم زنگ بزنه هزينش برا اون بيفته!
اونم زنگ زد و در عرض سه ثانيه گفت، من مريض، قر نريز!
و تلفن رو به سرعت برق و باد قط كرد.
باباي حاضر جوابه كه من دارم؟!
آخرش يادم رفت چي ميخواستم به بابام بگم:-D